در زبان فارسی، فعل از نظر زمان به سه دسته کلی تقسیم میشود.
- ماضی (گذشته)
- مضارع (حال)
- مستقبل (آینده)
همچنین، هر کدام از دستههای مضکور، به بخشهای مختلف دیگری تقسیم میشوند.
در مطلب پیش رو، مفهوم زمان فعل در دستور زبان فارسی را همراه با ذکر مثال مورد بررسی قرار می دهیم.
ماضی (گذشته)
-
ماضی ساده:
این فعل نشان میدهد که کاری در گذشته به طور کامل انجام شده است.
مثال: رفتم، دیدم، نوشتم. -
ماضی استمراری:
این فعل نشان میدهد که کاری در گذشته به طور مکرر یا به صورت پیوسته انجام میشده است.
مثال: میرفتم، میدیدم، مینوشتم. -
ماضی نقلی:
این فعل نشان میدهد که کاری در گذشته انجام شده و اثر آن تا زمان حال باقی است.
مثال: رفتهام، دیدهام، نوشتهام. -
ماضی بعید:
این فعل زمان گذشته دور را روایت می کند.
مثال: رفته بودم، دیده بودم، نوشته بودم. -
ماضی التزامی:
این فعل برای بیان آرزو، شک یا احتمال در زمان گذشته به کار میرود.
مثال: رفته باشم، دیده باشم، نوشته باشم.
مضارع (حال)
-
مضارع اخباری:
این فعل برای بیان کاری که در زمان حال در حال انجام است یا به طور کلی انجام میشود، به کار میرود.
مثال: میروم، میبینم، مینویسم. -
مضارع التزامی:
این فعل برای بیان دستور، خواهش، آرزو یا احتمال در زمان حال به کار میرود.
مثال: بروم، ببینم، بنویسم. -
مضارع مستمر یا مضارع ملموس:
بر کاری دلالت میکند که یا در حال انجام است یا به زودی انجام میشود یا از گذشته تا حال مداومت دارد.
مثال: دارم میروم، دارم میبینم، دارم مینویسم.
مستقبل (آینده)
-
مستقبل ساده:
این فعل برای بیان کاری که در آینده انجام خواهد شد، به کار میرود.
مثال: خواهم رفت، خواهم دید، خواهم نوشت. -
مستقبل قریب:
این فعل نشان میدهد که کاری در آینده نزدیک انجام خواهد شد.
مثال: میخواهم بروم، میخواهم ببینم، میخواهم بنویسم.
همچنین در زبان فارسی، فعل علاوه بر زمان، میتواند شخص و شمار را نیز نشان دهد.
به عنوان مثال، فعل «رفتم» نشان میدهد که گوینده (شخص اول مفرد) در گذشته کاری را انجام داده است.